داستا ن بسیار زیبا

گفتگوی چهار شمع  

چهار شمع به آرامی می سوختند


محیط آن قدر ساکت بود که می شد صدای صحبت آنها را شنید.


اولین شمع گفت: « من صلح هستم، هیچ کس نمی تواند مرا همیشه روشن نگه دارد.


فکر می کنم که به زودی خاموش شوم. هنوز حرف شمع صلح تمام نشده بود که شعله آن کم


و بعد خاموش شد. » شمع دوم گفت: « من ایمان هستم، واقعا انگار کسی به من نیازی ندارد برای همین من دیگر

 رعبتی ندارم که بیشتر از این روشن بمانم . » حرف شمع ایمان که تمام شد ،نسیم ملایمی وزیدو آن را خاموش

کرد. وقتی نوبت به سومین شمع رسید با اندوه کفت: « من عشق

 
هستم توانایی آن را ندارم که روشن بمانم، چون مردم مرا به کناری انداخته اند و اهمیتم را


نمی فهمند، آنها حتی فراموش کرده اند که به نزدیکترین کسان خود محبت کنند


و عشق بورزند. »پس شمع عشق هم بی درنگ خاموش شد .


کودکی وارد اتاق شد و دید که سه شمع دیگر نمی سوزند. 


گفت: « شما که می خواستید تا آخرین لحظه روشن بمانید،


پس چرا دیگر نمی سوزید؟» چهارمین شمع گفت: « نگران نباش


تا وقتی من روشن هستم، به کمک هم می توانیم شمع های دیگر را


روشن کنیم من امید هستم. » چشمان کودک درخشید،


شمع امید را برداشت و بقیه شمع ها را روشن کرد.


بنابر این شعله امید هرگز نباید خاموش شود.


ما باید همیشه امید و ایمان و صلح و


عشق را در وجود خود


حفظ کنیم.

 

خوب بید؟

خیانت

 https://www.sharemation.com/amirmafia/khianat.jpg?uniq=rauce1

به این میگن خیانت

حوادث

جمعه 2 تیر 1385  واحد مرکزی خبر

مسئولا‌ن اندونزی امروز جمعه از غرق شدن یک کشتی اندونزیایی در میان‌امواج سهمگین نزدیک ساحل جزیره سوماترا خبر دادند .

به گزارش خبرگزاری آلمان , یک کشتی اندونزیایی روز پنج شنبه بر اثر امواج شدید دریا با 130 سرنشین نزدیک

 ساحل شمالی جزیره سوماترا غرق شد که 94 مسافر نجات یافتند , اما اثری از 40 سرنشین دیگر این کشتی به دست نیامده است .

این منبع به نقل از خبرگزاری رسمی " انتارای " اندونزی تصریح کرد , سه آمریکایی و دو استرالیایی از جمله

سرنشینان ناپدید شده این کشتی هستند ۰

 

 

 

 

گرگ‌های گرسنه و هار در روستای گل بلاغ زنجا با واردن شدن به 2 آغول 24 گوسفند را دریدند.



محمود نجفی، کشاورز اهل روستای گل بلاغ زنجان در گفت و گو با خبرنگار فارس در زنجان گفت: گرگ‌ها دیروز با وارد شدن به

 آغل گوسفندان، 7 گوسفند را کشتند و 17 گوسفند را دریدند.


وی اظهار داشت: 3 رأس از گوسفندان ذبح شده، ولی شبکه دامپزشکی اعلام کرد که گرگ‌ها آن‌ها ربوده‌اند و استفاده از گوشت آن‌ها موجب بیماری می‌شود

 


این کشاورز نگون بخت ادامه داد: گرگ‌ها در حضور سگ‌خانه که از ترس گرگ‌ها در گوشه‌ای پنهان شده بوده، گوسفندان را

 

دریده‌اند و حتی یکی از گوسفندان را تا صبح به طول کامل خورده‌ بودند.


نجفی اضافه کرد: در این مناطق گرگ زیاد است، ولی از ترس اداره کل محیط زیست جرأت نداریم به آن‌ها چپ نگاه

 کنیم.


وی افزود: اگر کوچک‌ترین ضربه‌ای به گرگ‌ها زده شود، جرایم سنگین دارد، ولی ما نمی‌دانیم وقتی همین گرگ‌ها

چنین خسارتی به ما می‌زنند، چه کسی باید خسارت ما را بدهد؟


این کشاورز، ارزش هریک از گوسفندان خود را بین 50 تا 100 هزار تومان عنوان کرد.

 

http://www.minafam.com/index.php?Gm=download&pid=1002571,p,266938


 

عجب دنیایی است

عجیب دنیایی است نازنین
بی همسفری، سفر می‌کنیم بر گرده تاریخ
و خوب می‌پنداریم که شاهکار خلقت را به نمایش گذاشته ایم...
عجیب دنیاییست که من و تو
بی همرهی آغاز کرده‌ایم،
بی همرهی به پایان خواهیم رفت و
بی همرهی در سرود الهی رقصی با شکوه برپا خواهیم کرد.
عجیب دنیائیست؛ بنگر،
چگونه در تکاپوی هیچ، پستی و بلندی‌ها را می‌پیماییم.
لحظه‌ای ایستادن را از خود دریغ کرده‌ایم تا مبادا در انعکاس هستی،
لحظه‌ای سکوتمان ثبت شود و خوب می‌دانیم
که " اگر لحظه‌ای سکوت کنیم، شاید خدا هم حرفی برای گفتن داشته باشد."
لحظه‌ای سکوت نمی‌کنیم و می پنداریم که مبادا سخنش
از بار امانتی که به دوش می‌کشیم، سنگینتر باشد.

http://i5.tinypic.com/14vpx1k.jpg

نظر یادتون نره عزیزان خیلی وقت          سر نمی زنید!

 

بنیامین

سلام حالتون خوبه عزیزان؟ یه  عکس واسه اونایی که بنیامین رو دوست دارن http://i4.tinypic.com/10gahrp.jpg

گفت و گو با خدا و تصاویر کامران وهومن

 http://www.danceage.com/gallery/data/media/936/kh2---1.jpghttp://tinypic.com/9scbhd

 
 
گفتگوباخدا

خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم 

خدا گفت :پس می خواهی با من گفتگو کنی ؟

گفتم بلی اگر وقت داشته باشید .

خدا لبخند زد.فرمود :وقت من ابدی است .

چه سوالاتی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی ؟گفتم :

اینکه چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟

خدا پاسخ داد :

اینکه آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .

عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .

اینکه سلامتی خود را صرف بدست آوردن پول می کنند وبعد 

پول خودرا خرج حفظ سلامتی خویش !

اینکه با نگرانی نسبت به آینده زمان حال فراموش آنان می شود .

انچنان که دیگر نه در آینده زندگی می کنند و نه در حال!

اینکه چنان زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد !

و چنان می میرند که که گویی هرگز زنده نبوده اند !

 

خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .

گفتم :به عنوان خالق انسانها می خواهید آنها چه درس هایی از زندگی بیاموزند ؟

خدا با لبخند پاسخ داد :

اینکه یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد

اما می توان محبوب دیگران شد !                      

یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .

یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد .

یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که آنها رادوست داریم ایجاد کنیم اما  سالها وقت لازم خواهد بود تا ان زخم التیام یابد

با بخشیدن بخشش بیاموزند

یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند اما بلد نیستند احساس خویش را نشان دهند

یاد بگیرند که می شود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آنرا متفاوت ببینند .

یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند بلکه خودآنها هم باید خود را ببخشند

و یاد بگیرند که من اینجا هستم .همیشه، همه جا،

ان گاه که..........

آنگاه که گریه کردم گفتند بچه است !

آنگاه که خندیدم گفتند دیوانه است !

آنگاه که جدی بودم گفتند خودش رو می گیره !

آنگاه که شوخی کردم گفتند جلف است !

آنگاه که سخن راندم گفتند پر چانه است !

آنگاه که ساکت شدم گفتند عاشق است !

و اکنون که عاشقم می گویند گناه است !!!

قصه

یکی بود یکی نبود... وقتی این یکی بود اون یکی نبود. وقتی اون یکی بود این یکی نبود... خلاصه ما هم نفهمیدیم که کی بود و کی نبود اما فهمیدیم که هیچوقت اون یکی با این یکی نبود.

 http://i1.tinypic.com/v61bbc.jpg

 

واقعیت

http://www.eye2eye.persiangig.com/image/P252.jpg
بعضیا تا میشینن پشت کامپیوتر ....
فکر می کنن ...
 
دیگه بعدشون کسی نیست ... !!
 
آخرش هستند ...
اگه نبودن خدا نمی دونست کامپیوتر رو چطوری بسازه !
 
همش می خندن !
 
بلند بلند هم حرف میزنن که همه بشنون ...
 
ادعاشون با خر نسبت مستقیم داره
...
هر کی هر چی میگه میگن بابا ما اینا رو بچه بودیم بلد بودیم ...
 
تا میگی یاهو .... یاهو رو که خوردیم ما !!
 
سعی می کنن با سرعت با کیبرد و ماوس کار کنن ...
 
می خوان هر چی بلدن به نمایش بگذارن ...
 
ولی هنوز نمی دونن عینطرنت رو چطوری بنویسن !!
 
و هنوز فرق CC و BCC رو نمی دونن ...
 
تهوع آوره ........

سرگذشت من به زهر لحظه های تلخ آلوده است

 

 

 دیروز گریستم

دلم می خواد بفهمی

دیروز تا می توانستم برای خودم گریه کردم

 

دیروز گریستم

برای تمامی روزهایی که گرفتار،  خسته و یا عصبانی بودم

برای تمامی روزها و تمامی نگرش هایم ،برای صبوری ام

 برای تمامی لحظاتی که سبب بی حرمتی،  بی احترامی و جدایی از خودم شده و

 موجب شده بود،  انعکاس رفتار دیگران در من چنان باشد که خود نیزهمان رفتار را با خودم داشته باشم

 

دیروز برای تمام تلاش هایی که کرده بودم تا دیگران را دوست بدارم گریستم

برای تمامی کارهایی که فقط و فقط به خاطر خشنودی اطرافیانم انجام دادم و آنها نفهمیدند

و بازتاب آن در خودم جز خلاء روحی و خستگی بی حد چیزی نبود

 

دیروز گریستم

هم برای خودم هم برای تو

چون گاهی جز گریه کاری نمی توان کرد

 

 دیروز گریستم نه از سرحسرت ..........

گریستم

به این خاطر که رنجیده بودم،به این خاطر که مرا رنجانده بودند،

 به این خاطرکه من ِ رنجورراهی نداشتم

درمیان اشکهایم خدای خود را شکر می کردم که نگذاشت قلبم را ازدست دهم

و به دستهای نا امن بسپارم ..............نگذاشت قلبم فرمانروای جسمم شود

 

دیروز گریستم

به این خاطر که روحم وعقلم به تمامی چیزهایی که نیازبود بدانم،واقف بود

روحممی دانست که چه خواهد شد و من نسبت به نجواهای روحم بی توجهی کردم

آن هم فقط به خاطررضایت او ...................و دیروز او...........................

 

دیروز با تمامی روحم گریستم و آن را راضی کردم

دیروز به خاطر همه چیز گریستم

 

اما در میان گریه هایم احساس رهایی می کردم ......................................

http://zahra.persiangig.com/image/diroz.gif

 

آنکس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد

رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت...............

صدای خش خش برگها همان آوازی بود که من خیال می کردم میگوید : دوستت دارم!

خوب شد هرگز باور نکردم و فقط خیال بود و بس.............................

http://i4.tinypic.com/1589yj4.gif

عاشــقت بودم و دیــــوانه حسابم کردی

آشنــــــا بودم و بیــــگانه خطابم کردی

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم ، که غم دل برود تا تو بیـایی  

سلام بروبچس خوشتیپ۰!

 

وقتی که گفتم نرو گریه امونم نداد

 

                       وقتی می خواستم بگم می خوام بمونم باهات

به جاده دل سپردم غمارو بی تو بردم

                       منو نبر از یادت منی که بی تو مردمhttp://i3.tinypic.com/15dlz7o.jpg

شعر ماندگار

http://smileys.smileycentral.com/cat/18/18_10_7.gifسلام حالتون چطوره۰

http://sapina.persiangig.com/images/ehsan.jpg

چی میشد

http://smileys.smileycentral.com/cat/36/36_3_16.gifعزیزان حالتون چطوره؟ من همه ی شما رو دوست دارم۰http://smileys.smileycentral.com/cat/11/11_1_218v.gif

چی میشد ؟ اگه خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده چرا که دیروز ما وقت نکردیم از او تشکر کنیم .


چی میشد ؟ اگه خدا فردا دیگه ما را هدایت نمیکرد چون امروز اطاعتش نکردیم .


چی میشد ؟ اگه خدا امروز با ما همراه نبود چرا که امروز قادر به درکش نبودیم

.
چی میشد ؟ دیگه هرگز شکوفا شدن گلی را نمی دیدیم چرا که وقتی خدا بارون فرستاده بود گله کردیم

.
چی میشد ؟ اگه خدا عشق و مراقبتش را از ما دریغ میکرد چرا که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم.


چی میشد ؟ اگه خدا فردا کتاب مقدسش را از ما میگرفت چرا که امروز فرصت نکردیم آنرا بخوانیم

.
چی میشد ؟ اگه خدا در خانه اش را می بست چون ما در قلبهای خود را بسته ایم .


چی میشد ؟ اگه خدا امروز به حرفهایمان گوش نمیداد چون دیروز به دستوراتش خوب عمل نکردیم .


چی میشد ؟ اگه خدا خواسته هایمان را بی پاسخ میگذاشت چون فراموشش کردیم.
وچی میشد؟ اگه...

ما هی چی میشد چی میشد نمیکردیم

http://hamshahri.net/hamnews/1385/850311/news/006099.jpg

http://i3.tinypic.com/119owhk.jpgعلی جون  برادرم خودتی

http://www.amoo.ir/html/card/card1.png

سلام

SMS

اسمت رو روی کوه نوشتم ریزش کرد.

روی آب نوشتم بخار شد.

روی کاغذ نوشتم پاره شد.

روی برف نوشتم آب شد.

روی قلبم .......................

برو بابا اینم اسمه که تو داری؟

به اندازه ی تموم موهای سرم دوستت دارم .

به اندازه ی تموم موهام بهت وفا دارم.

هر بار که موهامو شونه می کنم یادت می افتم.

شناختی؟............منم دیگه حسن کچل

اگه  بعضی هاش لوس و تکراری بود به بزرگواری خودتون ببخشید۰

تو زیبا . تو ماه. تو دوست داشتنی.تو مهربون. تو جذاب.

تو بهترین .تو بی نظیر.تو فرشته.ولی من چی؟

یه آدم دروغگو

گوگوش

http://img92.imageshack.us/img92/3047/googoosh16kr.jpghttp://www.persepolis.com/music/images/googoosh-15.jpghttp://www.googoosh.tv/week/203957130_L.jpg

http://tanhaee.150m.com/Googoosh_lasvekas_best.jpg

http://www.googoosh.com/gallery/past/img/lg/014.jpgاین هم تقدیم به سارا جان