یه تریلی توی جاده میادش زوزه کشون
دو تا گنجشک دو تا عاشق
بی خیال و مست و شاد
یه تریلی با شتاب و سرعت خیلی زیاد
دو تا گنجشک یه تریلی
یکی مجنون یکی لیلی
دو تا گنجشکای عاشق تو بیابون می پرن
اونا از دام سیاه سرنوشت بی خبرن
شوفر پیر تریلی پا گذاشته روی گاز
خیلی خستس از بیابون و یه جاده ی دراز
دو تا گنجشک یه تریلی
یکی مجنون یکی لیلی
دو تا گنجشک که تناشون داغه از تب علاقه
یه تریلی که با چرخاش ضجه ی یک اتفاقه
دو تا گنجشک که پراشون پر شده تو بیابون
یه تریلی که رو شیشه
باقی مونده ردی از خون
نه مجنون نه لیلی یه تریلی یه تریلی