جوک توپ بخون وبنویس

برای اولین بار از واژه ی یارو به جای ترک استفاده کردم. اگر نظری دارید بفرمایید

301- به یارو میگن: اگر آب نبود چی میشد؟ یارو میگه: خب هیچی ما شنا یاد نمیگرفتیم اونوقت غرق میشدیم.

302- یارو داشت فریاد میزد که سریع برای من نون بربری بیارید .  براش میارند میگن: خب بگو ببینم چی شده بود؟ یارو میگه: هیچی باب آب تو گلوم گیر کرده بود.

303- یارو به زنش میگه: برو برام یه لیوان چایی با بیسکویت بیار. زنش میگه: بیسکویت نداریم. یارو میگه: خب برو یه لیوان شیر با بیسکویت بیار. زنش میگه: گفتم که بیسکویت نداریم. یارو میگه: خب باشه بابا برو بیسکویت بیار خالی میخورم.

304- به یارو میگن چرا با جوراب خوابیدی یارو میگه: آخه دیشب با کفش خوابیدم خیلی اذیت شدم.

305-  یارو را می بینن طناب بسته به کمرش. بهش میگن چرا اینجوری کردی ؟  یارو میگه می خواهم خودکشی کنم. بهش میگن: خب چرا طناب را دور کمرت بستی؟ یارو میگه: بستم دور گردنم دیدم دارم خفه میشم بازش کردم بستم به کمرم.

با سلام

به مناسبت سال جدید در این پست ۱۰ تا جوک نوشتم. امید است که مورد پسند شما قرار گیرد.

 

291-  کرده با چتر از کوه میپرد ، چترش باز نمیشه از شلوارش استفاده میکنه.

292- ترکه میره پیش یه آخونده میگه: ببخشید میشه با کفش نماز خواند؟ آخونده میگه: نه عزیزم نمیشه . ترکه میگه: ولی من یه ساعت پیش با کفش خوندم ... شد

293- ترکه میزنه به سیم آخر برق میگیرتش.

294- ترکه با یکی دعواش میشه بعد از چقدر بحث طرف به ترکه میگه: گیر عجب خری افتادیم ترکه میگه: خودت گیر عجب خری افتادی.

295- دو تا ماشین تصادف میکنند. افسره میاد از ترکه میپرسد کی مقصره؟ ترکه میگه: من خواب بودم نفهمیدم مقصر کیه؟

 

296- ترکه میره پرچم فروشی. به یارو میگه: پرچم ایران دارید؟ یارو میگه: آره و یه دونه میاره ترکه یه ذره پرچم نگاه میکنه میگه: ببخشید رنگ دیگشو ندارید؟

297- رئیس: تو خجالت نمیکشی تو اداره جدول حل میکنی؟ کارمند: با این سر و صدای ماشینها که نمیتوانیم بخوابیم که !!!

298- یه شب ترکه میره دزدی ، صاحب خونه از خواب بیدار میشه میگه: کی او نجاست؟ ترکه میگه: هیچکس ، گربه است ، بع بع

299- ترکه بعد از چند سال خواندن درس حقوق وکیل میشه. بهش یه پرونده می دهند میگن حکم کن؟ ترکه هم بعد از یه مدت برانداز کردن میگه: گشنیزه !!!

***300*** ترکه زنگ میزنه آژانس انرژی اتمی میگه  آقای البرادعی اگر شما  دکتری پس چرا تو آژانس کار می کنی؟!

این هم جوکهای دسته اول لطفا (شما بخونید: حتما) در نظرات حداقل یک ایمیل صحیح وارد کنید.

 

261- ترکه میره نون بربری میخره از جلوی نونوایی لواشی رد میشه ، میبینه نونها دارن تو دستگاه میچرخند به یارو میگه:اقا چقدر میگیری این بربری من هم یه دور سوار شه.

 262- ترکه پسرشو میگذاره دانشکده افسری، بهش میگن: بابا اینکه درسش خوب بود، میگذاشتی دکتری، مهندسی چیزی میشد، ترکه میگه: آخه میخوام وقتی درسش تموم شد باهم کلانتری باز کنیم.

263- ترکه رفته بود دومیدانی از بغلیش میپرسه: اینا برای چی میدوند؟ یارو میگه: بزای اینکه یک نفر اول بشه! ترکه میگه: خب بقیه برای چی میدوند؟!؟

264- به ترکه میگن: از مسافرت چی آوردی؟ ترکه میگه: تشریف.

265- 3 ترکه از جلوی سینمای اردبیل رد میشه اسم فیلم را که میبینه میگه: نگاه کن این شهر یک سینما داشت که اون هم کردن خوابگاه دختران.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد